بررسی مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی تهران

سابقه و هدف: امروزه تکامل تفکر انتقادی به عنوان هدف نهایی در آموزش علوم پزشکی محسوب می­شود. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت تفکر انتقادی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، سطح مهارت­های تفکر انتقادی در 120 دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی تهران که دوره پیش کارورزی خود را به پایان رسانده بودند، بررسی شد. ابزار مورد استفاده، آزمون مهارت­های تفکر انتقادی کالیفرنیای ب بود. داده­ها توسط نرم افزارspss  و با استفاده از آزمون­های t تست، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته­ ها: میانگین نمرات مهارت­های تفکر انتقادی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 08/5± 03/13 و دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران 27/3 ± 63/12 بود و اختلاف آماری معنی­داری بین میانگین آنها مشاهده نشد. بین رتبه آزمون سراسری، معدل دیپلم، نمره دوره پیش کارورزی و سن دانشجویان با نمره کل تفکر انتقادی همبستگی معنی­داری مشاهده نشد. در حیطه­های زیر مجموعه تفکر انتقادی، صرفا نمره حیطه استدلال قیاسی در دانشجویان پزشکی با معدل دیپلم آنها ارتباط معنی­داری داشت. نتیجه­گیری: یافته نشان می­دهد که میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان پزشکی در مقایسه با نتایج سایر کشورها از میانگین کمتری برخوردار است و این نشان می دهد که برنامه­های آموزشی موجود نیاز به بازنگری دارد. واژگان کلیدی: تفکر انتقادی، دانشجویان پزشکی، رتبه آزمون سراسری، معدل دیپلم، دوره پیش کارورزی